این وب واسه اوناییه که اهله دلن پس از همین حالا ورود بیدلان ممنوع
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
نویسندگان
نظر سنجی

به نظرت مشکلات این وب چیه؟؟

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ورود بیدلان ممنوع و آدرس coolgirl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 500
بازدید کل : 70161
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 245
تعداد آنلاین : 1



آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 65
:: کل نظرات : 245

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 9
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 10
:: بازدید ماه : 500
:: بازدید سال : 1616
:: بازدید کلی : 70161
حریق خزان

 

سلام به همه،امید وارم حالتون بهتر از همیشه باشه،اول از همه چون

خیلی دلم گرفته این جمله رو براتون میزارم...

 

*در این شب ها اگر باران چشمانت فرو ریخت کویر قلب ما را هم دعا کن...

*من سبز ترین واژه ملموس غروبم کاش در این وسعت سبز یک نفر درد مرا

میفهمید.....

 

بریم به سراغ آپ اصلی امروز....

 

 

شب از جنگل شعله ها میگذشت

 

حریق خزان بود و تاراج باد

 

من آهسته در دود شب رو نهفتم

 

ور در گوش برگی

 

که خاموش خاموش می سوخت گفتم :

 

مسوز این چنین گرم در خود مسوز

 

مپیچ این چنین گرم در خود مپیچ !

 

که گر دست بیداد تقدیر کور

 

تو را میدواند به دنبال باد

 

مرا میدواند به دنبال هیچ!

 

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره...

 

 

باز باران بی ترانه..

باز باران با تمام بی کسی های شبانه

می خورد بر مرد تنها

میچکد بر فرش خانه

باز می آید صدای چک چک غم

باز ماتم...

من به پشت شیشه تنهایی افتاده

نمیدانم... نمی فهمم

کجای قطره های بی کسی زیباست

نمی فهمم چرا مردم نمیفهمند

که آن کودک که زیر شلاق باران سخت میلرزد

کجای ذلتش زیباست

نمی فهمم...

کجای اشک یک بابا

که سقفی از گل و آهن به زور چکمه باران

بر روی همسر و پروانه های مرده اش آرام باریده

کجایش بوی عشق و عاشقی دارد؟؟

نمی دانم چرا مردم نمی دانند

که باران عشق تنها نیست

صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست...

کجای مرگ ما زیباست نمی فهمم...

یاد دارم روز باران را

یاد دارم مادرم در کنج باران مرد

کودکی ده ساله بودم

میدویدم زیر باران ،از برای نان

مادرم افتاد...

مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان میداد

فقط من بودم و باران و گل های خیابان بود

نمی دانم...

کجای این لجن زیباست...

بشنو از من کودک من

پیش چشم مرد فردا

که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالادست

وآن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست

و باران من و تو درد و غم دارد

خدا هم خوب میداند

که این عدل زمینی،عدل کم دارد...

 

 

 

دوستون دارم قدرتونو میدونم تا آپ بعدی که مهمون دلای

مهربونتون باشم خدافظ 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 823
|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : شنبه 8 بهمن 1390
نظرات
به این میگن عشق

 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام و صد سلاااااااااااااااام به همه دوست جونام،

حال شما؟؟؟؟چه خبرا؟؟؟ منم خوبم،امروز اومدم اول از همه یه عکس

باحال براتون بزارم،من یکی که موندم وقتی دیدمش،واقعا یه همچین

آدمایی پیدا میشن؟؟؟ما که ندیدیم،ولی خدا وکیلی به این میگن عشق

نگا کن:

 

باریک چی میشد همه عاشقا تا آخرش اینجوری با هم

میموندن،مثه این دو تا کفتر عاشق....

به افتخار این دو نوگل نوشکفته بزن کف قشنگرو

حالا 1 2 3...

اهل خرد الان به من اس دادن گفتن جمش کنید

نظرتونو حتما بهم بگید تا ببینیم کیا موافق این جور عشقان کیا مخالف...

از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است...

 


 

(( سجده شدم))

 

 

آنقدر فاصله بین من و تو افتاده است

 

 

که به مقصد نرسیدم همه راهم جاده است

 

 

آنقدر سجده شدم گریه چکیدم دیشب

 

 

که همه دور و برم مهر شده سجاده است

 

 

روی تن چوش شب انگار که پولک بسته ست

 

 

نکند اشک دلم روی تنش افتاده ست

 

 

آن غروری که به عشق من و تو پایان داد

 

 

به خدا رام شده بسته به یک قلاده است

 

 

دیگر از پرسش و هر چون و چرا بیزارم

 

 

علت دوری ما سوء تفاهم... ساده است

 

 

اندکی پیش بیا جاده دراز است ولی

 

 

از سفر ترس ندارم نفسم آماده است

.

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره

 

 

 

به خارزار جهان،گل به دامنم،با عشق

صفای روی تو،تقدیم میکنم،باعشق

درین سیاهی و سردی بسان آتشگاه

همیشه گرمم همواره روشنم با عشق

همین نه جان به ره دوست میفشانم شاد

به حان دوست،که غمخوار دشمنم،با عشق

به دست بسته ام ای مهربان نگاه مکن

که بیستون را از پا در افکنم با عشق

دوای درد بشر یک کلام باشد و بس

که من برای تو فرید میزنم: باعشق

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره

 

تو نظر سنجیم شرکت کنید

 

 

 

 

((هدیه دوست))

 

 

گلی را که دیروز

 

 

به دیدار من هدیه آوردی،ای دوست

 

 

دور از رخ نازنین تو

 

 

امروز پژمرد!

 

 

همه لطف و زیبایی اش را

 

 

که حسرت به روی تو می خورد و

 

 

هوش از سر ما به تاراج می برد

 

 

گرمای شب،برد

 

 

صفای تو اما،گلی پایدار است

 

 

بهشتی همیشه بهار است

 

 

گل مهر تو،در دل و جان

 

 

گل بی خزان

 

 

گل تا که من زنده ام ماندگار است

 

(فریدون مشیری)

 

 

 

 

 

(فریدون مشیری)

 

 

((چراغ چشم تو...))

 

 

تو کیستی که من اینگونه،بی تو بی تابم؟

 

 

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.

 

 

تو چیستی که من از موج هر تبسم تو

 

 

بسان قایق سر گشته،روی گردابم

 

 

تو در کدام سحر،بر کدام اسب سپید؟

 

 

تو را کدام خدا؟

 

 

تو از کدام جهان؟

 

 

تو در کدام کرانه ،تو از کدام صدف؟

 

 

تو در کدام چمن،همره کدام نسیم؟

 

 

تو از کدام سبو؟

 

 

من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!

 

 

چه کرد با دل من آن نگاه شیرین،آه!

 

 

مدام پیش نگاهی،مدام پیش نگاه!

 

 

کدام نشأه دویده ست از تو در تن من؟

 

 

که ذره های وجودم تو را که میبیند،

 

 

به رقص می آیند

 

 

سرود می خوانند!

 

 

چه آرزوی محالی ست زیستن با تو

 

 

مرا همین بگذارند یک سخن با تو

 

 

به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!

 

 

به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!

 

 

بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف

 

 

ستاره ها را از آسمان بیار به زیر

 

 

تو را به هر چه تو کویی،به دوستی سوگند

 

 

هر آنچه خواهی ار من بخواه،صبر مخواه

 

 

که صبر،راه درازی به مرگ پیوسته ست!

 

 

تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه

 

 

تو دور دست امیدی و پای من خسته ست

 

 

همه وجود تو مهر است و جان من محروم

 

 

چراغ چشم تو سبز ست و راه من بسته ست.

(فریدون مشیری)

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 555
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 6 بهمن 1390
نظرات
پیش چشم تو

 

به نام خدای زمین و آسمون،خوب و مهربون،آروم جون...

 

سلام به همه گلا...

 

امروز خیلی دلم گرفته واسه همین اینارو امروز آپ کردم،هرکی مثه

منه با یه حاله دیگه آپ امروز و بخونه....

 

 

 

(( از خانه تا لب جاده))

 

 

تمام زندگی ام انتظار سجاده

 

 

و گریه گریه چکیدن،گلایه ای ساده

 

 

برای او که نرفته ز یاد من هرگز

 

 

دو چشم میکشم از خانه تا لب جاده

 

 

عجب هوای غریبی سکوت میبارد

 

 

ار اضطراب عجیبی که بر دل افتاده

 

 

کجاست دفتر شعرم مگر نمی دانید

 

 

شب است و یک غزل نا سروده آماده

 

 

تمام دلهره ام را نوشتم و دیدم

 

 

کسی کنار خودش تا سپیده جان داده

 

(مریم افضلی)

 

 


 

تعداد بازدید از این مطلب: 754
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 6 بهمن 1390
نظرات
مطلب ارسالی ازمینا

به نام خالق زیبائی ها

سلام به همه دوستای گلم،حال شما؟چه خبرا؟؟ نه بابا!!! راس

میگی؟؟ چه جالب ....

طبق معمول همیشه امروز اومدم که بگم این وبلاگ قابلیت اینو داره که

شما رو به عنوان یه عضو وب یا یه نویسنده عالی دعوت کنه،امروز من

تصمیم گرفتم که تاپیک ها و مطلب هایی که دوست دارید بقیه هم

روش بحث کنن و به نتیجه های جالب برسید رو براتون بزارم و همینطور

نظرای خوشگلتونو که مربوط به این مطلب هست رو زیر همون مطلب و

توی همون آپ میزارم یادتون نره که اون مطلب تنها تا یک ماه بعد از اون

ادامه پیدا میکنه و بهد از اون نتیجه گیری اصلیش زیرش نوشته میشه...

می خوام توی این وبلاگ به طور کاملا دوستانه با هم بحث کنیم راجع به

مسائلی که روزانه ممکنه خیلی باهاش سرو کار داشته باشیم و یا

حتی سوالی که مدت ها ذهنتونو به خودش مشغول کرده رو میتونید

سوالاتشو از دیگران بپرسید

ولی این مطالب اگه اجازه بدید قبلش باید مورد تایید این بنده حقیر در

بیاد که یه وقت خدایی نکرده به قوانین اینجا رو بهم نریزه

 

خب فکر کنم به اندازه کافی حرف زدم ینی زیادی دیگه حرف زدم به

عنوان اولین مطلب،تاپیک مینا جانو اینجا گذشتم:


 

سلام من تازه به این وبلاگ اومدم خیلی ازش خوشم اومده به عنوان

اولین تاپیک می خوام بگم :

 

اگه یه روزی دچار عشق یه طرفه شدید چیکار میکنید؟؟؟

((عزیزان نظراتشونو در باره مطلب زیبای مینا جان میتونن از طریق ارسال

نظر به من ارسال کنن و خواهشا زیرش بنویسید که این نظر مربوط به

مطلب مینا جان هست که من نظرای خوشگلتونو برای این مطلب درج کنم)).

.

.

.

.

مهسا میگه:

 

سلام، نمی دونم میشه گفت سوال سختیه ولی شاید از خدا بخوام که یه جوری بهش بفهمونه که

چقدر دوسش دارم،چون به غیر از این نمی دونم باید چیکار کنم...


 

خوشبخت ترین دختر دنیا

 

 

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد. با سلام خدمت همه گلها.عشق

اصلی خداست ما بقی پوچه هیچی نداره

تعداد بازدید از این مطلب: 546
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1390
نظرات
دلاویز ترین

 

به نام خدایی که همین نزدیکی است...

سلاااااااااااااااام به همه گلای روی زمین

حال شما چطوره؟؟؟چه خبرا مرسی که بازم قدم رو چشم ما گذاشتید و

اومدید تو وبلاگ خودتون،تو نظر سنجی شرکت کردید....ممنون از همتون

گفته بودید دیر آپ میکنم،معذرت دیگه تکرار نمیشه آخه سر مام خیلی

شلوغه ولی همیشه حق با شما بوده و هست خب دیگه منتظرتون

نمیذارم ولی خدا وکیلی نظر یادتون نره....

.

.

.

(دلاویز ترین)


از دلاویز ترین روز جهان

خاطره ای با من هست

به شما ارزانی

سحری بود و هنوز

گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود

گل یاس،

عشق در جان هوا ریخته بود

من به دیدار سحر میرفتم

نفسم با نفس یاس در آویخته بود

می گشودم پر و می رفتم و می گفتم: های

بسرای ای دل شیدا بسرای

این دلاویز ترین روز جهان را بنگر

تو دلاویز ترین شعر جهان را بسرای

همه در های رهایی بسته ست

تا گشایی به نسیم سخنی،پنجره ای را بسرای!

بسرای...

من به دنبال دلاویز ترین شعر جهان میرفتم!

در افق پشت سرا پرده نور

باغ های گل سرخ

شاخ گسترده به مهر

غنچه آورده به ناز

دم به دم از نفس باد سحر

غنچه ها میشد باز

غنچه ها میشد باز

باغ های گل سرخ

باغ های گل سرخ

یک گل سرخ درشت از دل دریا برخاست!

چون گل افشانی لبخند تو

در لحظه شیرین شکفتن!

خورشید!

چه فروغی به جهان میبخشید

چه شکوهی..!

همه عالم به تمشا بر خاست

من به دنبال دلاویز ترین شهر جهان میگشتم!

دو کبوتر در اوج

بال در بال گذر میکردند

دو صنوبر در باغ

سر فرا گوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند

مرغ دریایی،با جفت خود،از ساحل دور

رو نهادند به دروازه نو

چمن خاطره من نیز ز جان مایه عشق

در سرا پرده دل

غنچه ای می پرورد

-هدیه ای می آورد-

برگ هیش کم کم باز شدند

برگ ها باز شدند

-((... یافتم،یافتم!آن نکته که میخواستمش!

با شکوفایی خورشید و

گل افشانی لبخند تو آراستمش!

تار و پودش را از خوبی و مهر

خوش تر از تافته یاس و سخر بافته ام:

((دوستت دارم )) را

من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام!

این گل سرخ من است

دامنی پر کن از از این گل که دهی هدیه به خلق

که بری خانه دشمن!

که فشانی بر دوست!

راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست

در دل مردم عالم، به خدا

نور خواهد پاشید

روح خواهد بخشید

تو هم ای خوب من این نکته به تکرار بگو

این دلاویز ترین شعر جهان را همه وقت

نه به یک بار و به ده بار،که صد بار بگو

((دوستم داری؟)) را از من بپرس!

((دوستت دارم)) را با من بسیار بگو!

(فریدون مشیری))

.

.

.

.نظر نظر نظر نظر یادت نره...

 

 

 

 

 

نظر نظر نظر نظر یادتون نره

تا یه آپ دیگه که مهمون دلای پاکتون باشم شدافیییییییییظ

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 602
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : جمعه 30 دی 1390
نظرات
به افتخار اصغر فرهادی

سلااااااااااااااااااااااااام به همه دوست جونام...خوبید خوشید،چه

خبرا؟؟؟امید وارم هر روز خدا لبخند رو لباتون باشه...

 

وایییییییییییییییییییییییییییییی دیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من که دیگه داشتم از خوشحالی بال در میووردم  ساعت 12 نصفه شب پاشودم جیغ زدم....

انقدر خوشحال بودم که نمی دونستم باید چیکار کنم

فکرشو بکنید کارگردان محبوب کشورمون اصغر فرهادی تونست برای

اولین بار golden globe  مال خودش کنه من که به شخصه برای این مرد

بزرگ کشورمون آرزوی موفقیت میکنم و دوست دارم هر جا که هست

همیشه واسه کشورش افتخار آفرینی کنه...

اگه به پروفایلمم مراجعه کنید اونجا هم نوشتم که از همه فیلمای ایرانی

فقط فیلمای ایشونو قبول دارم البته ما فیلم ایرانی خوب کم نداریم ولی

نمی دونم چرا ولی فیلماشون یه حس خاصی داره که هیچ کس تا به

حال نتونسته ازش حرف بزنه،من بازم میگم براشون آرزوی بهترینا رو دارم

حالا به افتخار آق فرهادی گلمون هر جا که هستی بزن کف قشنگرو....

خانما آقایون چرا بیکار نشستید دل و بزنید به دریا 1 2 3 ...برو

 

خیله خب حضار بسه که دیگه بیشتر از این صاحبان  خرد از دستمون

شاکی میشن

بریم به سراغ آپ امروز که کلی واسه تسکینه دله مهربونتون چیزای

خوشگل گذاشتم...(برو تو ادامه همه رو گذاشتم)

 

تعداد بازدید از این مطلب: 654
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : چهار شنبه 26 دی 1390
نظرات

سلام به همگی گلااااااااااا...چه خبراااااااا؟؟؟

اینو نگا من که دلم کباب شد...

می خواستم یه چیزی بگم یادم رفت

راستی تو نظراتون بهم بگین از مطالب آغاز و پرواز خوشتون میاد یا نه

یادتون نره

من دیگه باید برم امروز کلی کار دارم ....

می خوام بدونید که بیشتر از هر چیزی دوستون دارم و به نظراتون احترام میزارم

بازم ممنون فاطی فرار میکنه....

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 672
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 25 دی 1390
نظرات
سر نوشت

سلام به همگی...

((پس کجا رفتی؟))
دست و پا بسته کجا بردی مرا ای دوره گرد

من غریب افتاده ام اینجا بدون هم نبرد

باد کولی بقچه اش را روی دوش من گذاشت

این چنین آوارگی را قسمت این بنده کرد

آسمان بر من نمی تابد،زمین یخ بسته است

اندکی هیزم،کمی اتش هوا سرد است ،سرد

وای اگر تقدیر من روزی دهانش وا شود

حرفی از چیزی نمی گوید بجز نفرین و درد

من کجا هستم،کجای زندگی افتاده ام

پس کجا رفتی بیا ای سرنوشت دوره گرد

مریم افضلی
((مثل کابوس))

دو شبی هست که در خواب تو را میبینم

مثل خرگوش ایسر هوس شاهینم

آسمان تنگ گرفته است گلویم را،باز

این چنین بغض فرو میدهم و غمگینم

یک نفر نیست که از غم برهاند دل را

بکشد دست نوازش،بدهد تسکینم

فکر تو در همه جا سخت مرا می خواند

مثل کابوس نشسته است سر بالینم

دوشبی هست که در خواب تو را میبینم

دست بردار نکن تلخ شب شیرینم

مریم افضلی

((هی ! نخندید))

خانه ای دارم که بامش از همه بالاتر است

روشنای خانه ام از ماه هم زیبا تر است

شب که می اید خدا حتما به من سر میزند

آخر او مثل خودم از هر کسی تنها تر است

میوه و شربت برایش میبرم با دست گل

هی ! نخندید آخر او از مادرم پیدا تر است

مینشینم رو به رویش عقده را وا میکنم

تازه فهمیدم که طور اینجاو دل موسی تر است

خانه ای دارم قدم های شما بر چشم من

هر شب آنجا از ضیافت هایتان غوغا تر است

مریم افضلی
.
.
.

نظر نظر نظر یادتون نره....




تعداد بازدید از این مطلب: 617
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 25 دی 1390
نظرات
باز باران
بازم سلاااااااااااااااااام

دوستای خوبم از نظرای بی نظیر و پیشنهادهای  سازندتون(که مشاهده میکنید)ممنونمُ نمی دونم چجوری ازتون تشکر کنم اومدم تا یه شعر خواستنی که دوستام خیلی خواستن تو وبلاگ بزارم و بنویسم....

*راستی منتظره یه خبر جدید به زودی توی این وبلاگ باشید 

باز باران...

باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه

خانه ام کو؟

خانه ات کو؟

آن دل دیوانه ات کو؟

روز های کودکی کو؟

فصل خوب سادگی کو؟

یادم آید روز باران گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر کجا رفت؟خاطرات خوب و رنگین

در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست؟

کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز...

یاد باران رفته از یاد

آرزو ها رفته بر باد

باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه

بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه....

.

.

.

بازم نظرنظر نظر نظر

یادتون نره

منتظر خبرم باشید دارم روش برنامه میریزم به زودی بهتون خبر میدم

دوستون دارم هوارتا...

فعلا...

 

تعداد بازدید از این مطلب: 734
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 25 دی 1390
نظرات
درباره ما
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید